دانلود آهنگ فرشاد بی خط

دانلود آهنگ فرشاد به نام بی خط
Download Music Farshad – Bi Khat
دانلود آهنگ فرشاد به نام بی خط با کیفیت 320 و 128 با لینک مستقیم از سایت بند موزیک
متن ترانه فرشاد به نام بی خط
به دنبال لیوان های نیمه پُر بودیم که
تموم ظرف های زندگی شکست
یاد ندارم چندمین بار بود میمردیم
دوباره زنده میشدیم با حس تیره تر
جنس ما اگزمای پوست اجتماعی بود
که شبهاش نمیرسید به سپیده دم
کتاب ها که چاپ میشد داستان های ما بودن
از ما بیشمار قصه میشه کشف
ماجرای بچه های کوچه های فقر
ماجرای کوره های درد
ماجرای گناهکار ،ماجرای شرم
ماجرای شورش های شهر
ماجرای خفه شو به سویه های شک
ماجرای دروغین خوبه حالِ من
که نتیجه ی غرور کمک نمیخوام بود
آزمایش میشدیم توو لوله های تنگ
تموم اون شیرها که مینوشیدیم تله بود
لب جوب ما بودیم آب نبود عمر بی کله بود
که ندیدیم چطور میگذشت
دور تا دور مغزمون نرده بود
هم منظره ی پنجره غروب
هم پنجره ی منظره غروب
تاریخ تاریکی واسمون به ارث گذاشت
که ریشه دوونده بود تا تهِ وجود
[کورس]
من بیرون زدم از دیوار سایه ها
دیوار ایستاده بود
محکوم کردنم همسایه هام
دیوار ایستاده بود
یه جوری مشت کوبید زیر چونم
دست های زمخت گذشته پریشونم
که بیرون زدم از دیوار سایه ها
[ورس دو]
لحظه ها که بی ثباتن
همه رفتگان و موندگان کیش و ماتن
بین راهی های وسط باز انگلها بودن
استرس فردا به ما راه دیو رو باز کرد
اونی که رفته بود رو غربت غرب
اون که مونده بود رو کُشت تهمت شرق
این جدال بی پایان ما
یه لایه دیگه رو برد مگه هستیمون چند تا لایه داشت؟
عدالت امید واژه های شوم
همون خالی بکن های زیر پای آرزو
مدرنیته رسید با مسجدهای شیک تر
کهنگی و سنت با لباس خوب
فریب میرقصید با دامن کوتاه
جلو صورتهای لاغر توو دار
حتی اگه فکری هم با باد می اومد
تفکر رد میشد از باور سوراخ
خدا داشت تلویزیون نگاه میکرد و ،مادرم دعا
خدا داشت واسه خودش چای دم میکرد و مادرم دعا
زمان رو گم کردم ساعتم رو باهاش
من همون نویسنده ی ساغرم کجاست
چنگ کشیدم به زیرل خاک های بودنم و
کندم ریشه و ساقه رو با جاش
[کورس]
من بیرون زدم از دیوار سایه ها
دیوار ایستاده بود
محکوم کردنم همسایه هام
دیوار ایستاده بود
یه جوری مشت کوبید زیر چونم
دست های زمخت گذشته پریشونم
که بیرون زدم از دیوار سایه ها
[ورس سه]
من بچه ی سرخ همون دوزخ ام
که پای بهشت آینده ام توو برزخ گیره
کش میام تو جدل روح و تنم
وقتی چشمام میمونن و صورتم میره
واسه خودم دلم نمیسوزه
ولی بهش حق میدم
که واسه دلداریش بهم شک میکرد
آروم میگفتم چیزی نیست بیخیال
بغل میکردمش و میشدم زخمی تر
کودک ناخلف آرامش با خیال
که نمیدن بهش آرامش واهیات
دهنم یه چاه عمیقه به دل شب و
این گنج مدفون شده پالایشگاه میخواد
تندرو ام عین دلنوشته ها
مثل حس قصه هام که دلها میشنیدنش
صدای تووی سر کشت ما رو ولی من
جنازمو دنبال خودم میکشیدمش
نوکیسه ها با الفاظ و تیپ نوگرا
میومدن ولی بودن بلغور کهنه ها
دادم ترجیح چروک واقعیتو
به اتو کشیده های روی فیگور دروغ
اتفاقم افتاد بیرون وقوع
با کلی نیروی بروز توو انتها که میپوسه شروع
منم همون دیوونه کنون
بی وطن بی مرز بی خط ایستاده بیرون جنون
[کورس]
من بیرون زدم از دیوار سایه ها
دیوار ایستاده بود
من بیرون زدم از دیوار سایه ها








دیدگاه خود را بگذارید